همیشه برای ما سوال بوده است که چه کسی یا کسانی چند سال پیش اولین بار موسیقی را کشف یا اختراع کردهاند. شناختن مبداء و منشاء موسیقی به شناسایی ماهیت موسیقی کمک بسیاری میکند.
به همین دلیل است که تاکنون دانشمندان و فلاسفه در این باره فرضیات متعددی داشته اند. عقل حکم می کند که موسیقی یکی از اختراعات انسان متمدن باشد؛ اختراعی که هم سرگرم کننده و باارزش است و هم بیش از یک ضرورت اساسی زندگی برای خوشگذرانی نیز مورد استفاده قرار می گیرد. در شرایطی که قدمت تبرها و نیزه های اولیه به ترتیب به حدود 1.7 میلیون سال و 500 هزار سال گذشته بر می گردد، قدیمی ترین ساز موسیقی شناخته شده در جهان فقط 40 هزار سال قدمت دارد.
مسلم بن عقیل، برادر زاده امیرالمؤمنین و پسر عموی حسین بن علی (ع) بود. دودمانی که مسلم در آن رشد یافت، دودمان علم و فضیلت و شرف بود.مسلم به افتخار دامادی امیرالمؤمنین علی علیه السلام نایل شد و با یکی از دختران امام به نام "رقیه" ازدواج کرد. این وصلت بر میزان فضیلت هایش افزود و او را بیشتر در محور «حق» و در خدمت نظام الهی آن حضرت در دوران خلافتش قرار داد.
درجنگ صفین، وقتی که امیرالمؤمنین(ع) لشگر خود را صفآرایی می کرد، امام حسن و امام حسین(ع) و عبدالله بن جعفر و مسلم بن عقیل را بر جناح راست سپاه، مأمور کرد.
مسلم، در دوران خلافت حضرت علی(ع) در خدمت آن حضرت، مدافع حق بود و پس از شهادت آن امام، هرگز از حق که در خاندان او و امامت دو فرزندش، حسنین -علیهما السلام تجسم پیدا کرده بود جدا نشد و عاقبت هم، جان پاکش را بر این آستان فدا کرد.
چاقو سر میرزا را بیخ تا بیخ برید ، اما خون آنطور که تفنگچی ها دل شان می خواست فواره نزد؛ خون، فقط چند قطره سیاه و لزج شد روی پوست روشن میرزا که از سرما، تاول زده بود.
چاقو سر میرزا را بیخ تا بیخ برید، اما ترس آنطور که تفنگچی ها می خواستند به چهره میرزا نیامد، حتی تبسم کمرنگ و همیشگی اش از روی لب هایش پاک نشد، آه نکشید، التماس نکرد، نگریست، مرد، پیش تر در برف یخ زده بود اما اگر سرش را نبریده بودند و می دیدی اش ، خیال می کردی آسوده خاطر، با همان چشم های سبز تیره گیلکی اش، خیره شده به آسمان گرفته و آنقدر محو تماشای ابرها شده که یادش رفته برف را از روی موها و ریش هایش بتکاند و به همین خاطر برف، روی محاسنش یخ زده و قندیل بسته است.
حالا از مرگ میرزا یونس معروف به میرزا کوچک خان 93 سال می گذرد و سردار جنگل با سر و تنی از هم جدا در محله سلیمان داراب رشت، خواب قیام جنگل را می بیند، خواب رفقایش را، خواب جنگ با روس هایی که میرزا می دانست
زنان ناصرالدین شاه میتواند آنقدر موضوعی جذاب باشد که بت پیرتسن،
کارگردانی نروژی، وقت بگذارد و انیمیشنی یک ساعته در مورد آنها درست کند
84 زن دائمی و صیغه ای که بی شک رکوردی جاودانه در تاریخ خانواده های ایرانی است، البته اگر رکورد پدربزرگ او، فتحعلی شاه را نادیده بگیریم که به روایتی هزار همسر داشت. سوال نخستی که درخصوص این رفتار «شاه شاهان» ایران بوجود می آید این است که او چرا دست به چنین کاری زد و حرمسرایی با این تعداد زن برای خود بوجود آورد؟
تعدد همسر شاهان؛ چرا؟
چنین رفتاری در مورد شاهان پیشین ایرانی هم دیده شده است. همان طور که بیان شد فتحعلی شاه قاجار چند همسر داشته و حرمسرا در مورد چند پادشاه دیگر ایرانی هم گزارش شده است. از طرفی سلاطین دیگر کشورها هم چنین رفتاری داشته اند. به نظر می رسد ریشه این کار علاوه بر این که میل شاهان به لذت بردن تام و تمام و البته متنوع از دنیاست؛ در یک مساله دیگر هم ریشه دارد.
«ژان پرو» که سال 1351 به همراه تعدادی از باستانشناسان موفق به شناسایی و کشف مجسمهی داریوش شد و...
کارگردان مستند «منم داریوش» گفت: حضور «ژان پرو»، باستانشناس فرانسوی، یابندهی این مجسمه و کاوشگر شوش در کنار مجسمهی داریوش، بهترین اتفاقی بود که میتوانست برای ساخت مستند رخ دهد
ژان پرو، سرپرست هیأت کاوش باستانشناسی فرانسه در شوش، هفتهی پیش درگذشت. این باستانشناس سرشناس یافتههای مهمی در شوش داشت که یکی از آنها مجسمهی داریوش است. این مجسمه بهانهای شد تا وحید باقرزاده (کارگردان) و ارد عطارپور (تهیهکننده) در سال 1383 مستندی را با عنوان «منم داریوش» بسازند تا به این ترتیب، به حواشی زندگی داریوش، ساخت مجسمهی او، محل نصب، کشف و نگهداری از آن بپردازند.
این دو مستندساز برای ساخت مستندشان تلاش کردند با «ژان پرو» که در شوش کاوش کرده بود، صحبت کنند و حتا قصد داشتند که برای حضور او در فیلم، به فرانسه بروند؛ اما بخت با آنها همراهی کرد و «ژان پرو» بهطور اتفاقی برای انجام کاری به ایران آمد.
دوم آذرماه سالگرد پرواز مردی است که متوجه یکنواخت بودن موسیقی ایرانی شد و
به این جهت آواز را که تا آن زمان بدون ضرب و طولانی بود، خلاصه کرد و در
قالب ضربی در آورد
به گزارش خبرنگار بخش
موسیقی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، غلامحسین درویش، در سال ۱۲۵۱
هجری خورشیدی در تهران زاده شد. پدرش حاجی بشیر از اهالی طالقان و مادرش از
ترکمانان بود. علت شهرت او به نام درویش خان، این بود که پدرش هنگام صدا
زدنش از لفظ «درویش» استفاده میکرد و همین نام بعدها به عنوان نام
خانوادگی غلامحسین برگزیده شد و او به درویش خان یا غلامحسین خان درویش
معروف شد.
پدر
درویشخان که کمی با موسیقی آشنا بود و سهتار مینواخت او را در 10 سالگی
به شعبه موسیقی مدرسه نظام، وابسته به دارالفنون سپرد که به سرپرستی موسیو
لومر فرانسوی ایجاد شده بود. او در دارالفنون به فراگیری خط موسیقی و
نواختن شیپور و طبل کوچک مشغول شد
بقیه در ادامه مطلب . . .

ایران و ایرانی مدیون زنان و مردانی است که با شجاعت پا در مسیر توسعه و پیشرفت گذاشتند و با وجود موانع فراوان به عشق پیشرفت و سربلندی کشورشان پا در مسیر مشکلات گذاشتند.
در هر عصری حتی در تاریک ترین روزهای تاریخ ایران بوده اند کسانی که تمام تلاششان را برای برداشت گامی هرچند کوچک به جلو و حرکت درمسیر درست گام برداشته اند.
در این گزارش شما را با “محمد حسین امین الضرب” کلید دار اتاق تجارت ، “پدر صنعت برق”، موسسه کارخانه ذوب آهن کشور و اولین وارد کنند ماشین های ابریشم کشی آشنا می کنیم.
محمد حسین امین الضرب کیست؟
“حاج محمدحسین مهدوی امین الضرب” فرزند حاج “محمد حسن امین الضرب”، نماد تجارت مدرن ایرانی ،در شب ششم محرم الحرام ۱۲۸۹ هجری در تهران متولد شد.
در کودکی و جوانی علوم مختلف را فراگرفت و به دو زبان عربی و فارسی تسلط داشت. در شانزده سالگی کار خود را در تجارتخانه پدر آغاز کرد و چند سفر کوتاه به اروپا رفت.او در معاملات تجاری به سرعت پیشرفت میکرد وبه شدت مورد توجه دربار شاه بود تا جایی که حتی پیشنهاد تاسیس بانک ملی را به مظفرالدین شاه داد.
هوش و مهارت هایش از همان کودکی آشکار بود او همچنین طرفدار حکومت قانون و مشروطه و از حامیان مالی مشروطه خواهان بود. در مجلس اول به نمایندگی مجلس شورای ملی از سوی تجار انتخاب و عهده دار نیابت مجلس شد.
پس از کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ به دستور سیدضیاء دستگیر شد و به زندان افتاد. پس از سقوط سید ضیاء از زندان آزاد و در دوره های هفتم، هشتم و نهم مجلس شورا و مجلس موسسان به نمایندگی برگزیده شد.
بقیه در ادامه مطلب . . .
آبگوشت، محصول زندگی یکجانشینی است و کباب، خوراک زندگی کوچنشینی و
کوچندگان تنها هنگامی که به مقصد نهایی میرسیدند، فرصت و شرایط بارگذاشتن
....
همه دایرهالمعارفهایی که درباره ایران تالیف شدهاند، مدخل «آبگوشت» دارند. شاید باور نکنید اما آبگوشت در کنار همه نامها و نامداران فرهنگ ایرانی، در دایرهالمعارفهای تخصصی بدل به مدخلی مفصل شده اما در منوی هیچ یک از رستورانهای تهران آبگوشت نیست! برای خوردن آبگوشت باید به خانه، چایخانه، قهوهخانه یا دیزیسرایی رفت. آن هم فقط سر ظهر، نه قبل و نه بعد از آن. از قدیم دکانهایی هستند که به طور تخصصی هر کدام یک خوراک بیشتر نمیپزند؛ حلیمی، کبابی، چلویی، جگرکی، کلهپزی و بریانی. اما باز هیچ یک از این خوراکهای اصیل و محبوب ایرانی، جز چلوکبابها، در منوی رستورانهای ایران جایی ندارند! و به همین خاطر است که در کتابچههای راهنمای ایرانگردی برای خارجیان هم فقط فرق پلو و چلو و شرح انواع کبابها آمده است. هر جای دیگر جهان که بود، این تنوع خوراکی را جاذبهای سیاحتی میکردند و دستکم در منوهای وطنی جایی به آن میدادند.
بقیه در ادامه مطلب . . .
در روزهاي آغازين پيروزي انقلاب جريان چپ به رهبري فداييان خلق بشدت در منطقه تركمن صحرا فعاليت ميكرد. آنها قصد داشتند تا از طريق تحريك احساسات قومي و بويژه به كارگيري روستاييان منطقه زمينه را براي اهداف جداييطلبانه خود مهيا كنند. از همين رو شايعه كرده بودند «شيعهها تفنگ گرفتهاند و قصد تلافي حمله چماق به دستهاي تركمن در دوران پهلوي را دارند».
در حدود 2 هفته بعد منزل فرماندار سابق گنبد اشغال و به عنوان مركز ستاد خلق تركمن سازماندهي شد. اين ستاد طي بيانيهاي درخصوص حوادث مشابهي كه در سنندج در حال وقوع بود اعلام كرد: «ارتش مسوول وقايع سنندج است. ختم اين جنايات بستگي مستقيم به تصفيه ارتش ضدخلقي و ايجاد ارتش خلقي دارد». اين بيانيه نشان داد كه ميان جداييطلبان مرزي، رابطهاي پنهاني وجود دارد، هرچند كه همزماني شورشها و مشابهت رفتار و خواستههاي شورشيان در مناطق مختلف مرزي از قبيل سيستان و بلوچستان، خوزستان، كردستان و تركمن صحرا، خود مبين همين واقعيت بود.
بقیه در ادامه مطلب . . .
در سال 1936 میلادی (1314 شمسی) کوزه ی عجیبی در نزدیکی شهر باستانی تیسفون در جنوب شرقی بغداد کنونی کشف شد. ارتفاع کوزه 14 سانتی متر و قطر آن 8 سانتی متر بود. در وسط کوزه لوله ای مسی به ارتفاع 9.8 سانتی متر و قطر 2.6 سانتی متر و در وسط این لوله ی مسی، میله ای آهنی به طول 7.5 سانتی متر قرار داشت که هر دوی آن ها با قیر در جای خود محکم شده بودند. یک دیسک مسی هم در ته لوله ی مسی موجود بود.
از زمان کشف آن نظریه های زیادی درباره ی کاربرد آن بیان شده است. در سال 1940، ویلهم کونیگ، رئیس آلمانی موزه ی ملی عراق، نظریه ی بسیار جالب و تعجب آوری را مطرح کرد. کونیگ فکر می کرد که این کوزه یک پیل الکتریکی یا باتری است که برای آبکاری طلا یا نقره به کار می رفته است. آبکاری فرآیند روکش دهی فلزی با احیا کاتیون بوسیله جریان الکتریکی و نشاندن آن بصورت یک لایه روی مادهای دیگر مانند فلز است. بر اساس نظریه ی کونیک، در سال 1940، ویلارد گری ماکتی از این کوزه درست کرد و محلول مس سولفات را درون آن ریخت. او ثابت کرد که این کوزه می تواند جریان الکتریکی برقرار کند. بعد از جنگ جهانی دوم چندین باتری باستانی دیگر نیز در همان قسمت های عراق کشف شدند. به دلیل این که این کوزه در نزدیکی شهر بغداد کنونی کشف شده بود به باتری بغداد هم معروف شد.
بقیه در ادامه مطلب . . .
تعداد صفحات : 3